در نهایت سوال کلیدی اینه که آیا واقعا میخوایم تغییر کنیم؟ چون هیچکس نمیتونه جلوی بهونه ها و دلایل منطقی که برای خودمون میاریم رو بگیره مگر خودمون. قدم اول پذیرش و قدم بعدی اقدامه، همیشه یادمون باشه 1 ساعت انجام دادن کاری از 10 ساعت فکر کردن بهش ارزشمندتر و گرانبهاتر هستش.
دانش آموز یا هر فردی بیشترین زمان خودش رو در کنار خانواده میگذرونه و تاثیر محیط اطراف غیر قابل انکارِ. اگه از فرزندمون انتظار تغییر و رشد داریم بهتره که نقش خودمون رو تو این مسیر بشناسیم و همگام با فرزندمون قدم های لازم برای تغییر رو برداریم و با رفتارمون (نه صرفا با جمله های کلیشه ای بی تاثیر و سطحی) بهشون نشون بدیم که چقدر موفقیت و شادیشون برای ما ارزشمنده.
چرا آزمون میدم؟ خودمو بسنجم؟ درسته، اما ذهنیتم نسبت به آزمون چیهح آیا تمام رتبه های برتر و افراد موفق در حیطه تحصیلی از اولین آزمونشون نفرات برتر بودن؟ آیا هیچوقت درصد و تراز پایین رو تجربه نکردن؟ پس مسئله اصلی نتیجه آزمون نیست بلکه نگاه ما نسبت به آزمونه، اینکه بعد از هر امتحان و آزمونی چه چیزهایی یاد میگیرم و چقدر سعی میکنم نقاط ضعف و قوتمو بشناسم و اشتباهاتم رو کمتر کنم. با تغییر دیدگاه یه بخش بزرگی از حس ناامیدی بعد از آزمون های آزمایشی رفع میشه و انرژی مناسبی برای ادامه دادن به مسیرمون پیدا میکنیم.